به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: فصل برای پسران گالتیه در لیگ یک فرانسه به بهترین نحو ممکن آغاز شد و برد ۵ بر صفر مقابل کلرمونت با یک گل و سه پاس گل نیمار جونیور همراه بود.
شماره ده سلسائو و پیاسجی، متخصص درخشش برابر تیمهای «بی نام و نشان» است و بودن یا نبودنش در ترکیب تیم به یک اندازه مصیبتآفرین است!
«نابغهای بدون ایده» توصیف این روزهای نشریه لوپاریزین از ستاره پوشالی پاریسنژرمن بود.
پیشتر در شب حذف از یکهشتم لیگ قهرمانان برابر رئال، فابیو کاپلو در توصیف او به اسکای اسپورت گفت که «امیدوار بودم بتواند کاری انجام دهد و نمایشی تعیینکننده برای تیمش داشته باشد. نیمار بارها دریبلهایی بیدلیل زد و نتوانست نقش یک رهبر را برای پوچتینو ایفا کند.
یک رهبر واقعی، تیمش را به سوی نتیجه گرفتن هدایت میکند، ولی نیمار در این زمینه حرفی برای گفتن ندارد!»
حق با فابیو کاپلو بود؛ نیمار نه تنها در شب «معجزه سانتیاگو برنابئو» بلکه از زمان انتقال به پارک دوپرنس نتوانسته جوابگوی توقعات هواداران و فشار رسانهها باشد و هرگاه مربیان به استعداد و قدرت رهبریاش نیاز داشتند، شانه خالی کرده و درجا زده.
او صرفاً به جهت درخشش مقابل آنژه، تروا و کلرمونت به فرانسه نیامده و همه میدانند که قهرمانی در لیگ یک بدون نیمار نیز برای پاریسیها دور از دسترس نخواهد بود.
نیمار در «فاجعه ماراکانا» و باخت تاریخی و هفت بر یک برابر ژرمنها، در زمین مسابقه حضور نداشت و اعتقاد بر این بود که مصدوم نبودنش میتوانست جلوی آن شکست مفتضحانه را بگیرد؛ برزیل و پاریس، هردو به یک اندازه از بودن و نبودن نیمار زجر میکشند و آخرین بازی بزرگی که گرهاش به واسطه این مهاجم گرانقیمت باز شده را به یاد نداریم؛ مگر در فینال کوپا آمهریکا و باخت برابر آرژانتین، چیزی جز تکرویهای اعصاب خردکن، پاسهای اشتباه و دریبلهای ناموفق از او دیدیم؟
دیوید ژینولا ماندن مهاجم سابق بارسلونا را باری اضافی بر دوش باشگاه دانسته و گفته که «ماندن نیمار از دید من غیرمنطقی است؛ او حالا سی ساله شده و روزهای خوبش را پشت سر گذاشته.»
تیته مربی تیم ملی برزیل هم نیمار را به قیمت نیمکتنشینی وینی جیآر، ریچارلیسون، ژسوس، رودریگو و یا فیرمینو به جام جهانی میبرد و تاوانش را هم خواهد داد.
در واقع تا زمانی که روابط، رنگ و مدل موی شخص اول یک تیم، بیشتر از درخشش و موفقیتهایش سر و صدا ایجاد کند، قهرمانی مقتدرانه در مسابقات مهم و بزرگ برای آن تیم به آرزویی محال تبدیل خواهد شد.
نیمار در «فاجعه ماراکانا» و باخت تاریخی و هفت بر یک برابر ژرمنها، در زمین مسابقه حضور نداشت و اعتقاد بر این بود که مصدوم نبودنش میتوانست جلوی آن شکست مفتضحانه را بگیرد؛ برزیل و پاریس، هردو به یک اندازه از بودن و نبودن نیمار زجر میکشند و آخرین بازی بزرگی که گرهاش به واسطه این مهاجم گرانقیمت باز شده را به یاد نداریم؛ مگر در فینال کوپا آمهریکا و باخت برابر آرژانتین، چیزی جز تکرویهای اعصاب خردکن، پاسهای اشتباه و دریبلهای ناموفق از او دیدیم؟